نماد اقتدار علمی ایران
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۵۶۹۹
حتی برخی دستاندرکاران دولت قبل معتقد بودند ترور فخریزاده با هدف ایجاد مانع داخلی بر سر راه احیای برجام بود. برجام در ذهن آنان آنقدر بزرگ شد چنین عملیاتهای سنگینی را هم به آن متصل میکردند.
به گزارش مشرق، روزنامه رسالت نوشت: دو سال پیاپی. دو شخصیت فوق برجسته. هر دو به وسیله کمین. هر دو توسط ترور دولتی؛ تروری که نه به دست یک گروهک با اسم و عقاید و روشهای عجیب و غریب؛ بلکه از سوی یک دولت که در سازمان ملل پرچم و کرسی و نماینده خود را دارد صورت گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر دو ترور با نوعی توحش و عقدهگشایی صورت گرفته است؛ نه با یک بمب یا انتحاری؛ بلکه با روشهایی که در خود نوعی قدرتنمایی دارد.
هر دو ترور برنامهریزیهای اطلاعاتی پیچیدهای دارد و در هر دو ترور اهداف روانی نقش زیادی دارند. هر دو ترور توسط جریانها تندروتر دو رژیم رجیم، آمریکا و رژیم اشغالگر صورت گرفت.
سلیمانی و فخریزاده دو نام بزرگ برای دشمن بود. دو نامی که به دشمن میفهماند ایرانی بودن میتواند چقدر مفهوم خطرناکی باشد. این دو نام، هر دو برای ایرانیها گمنام بود. اکثر مردم ایران تقریبا تا اواسط دهه نود، یا حاجقاسم را نمیشناختند یا از جایگاهش درک دقیقی نداشتند.
همچنین اکثر قاطعی از مردم تنها وقتی شهید حاجمحسن فخریزاده ترور شد نام او را شنیدند و آرام آرام به جایگاه او پی بردند.
حاجقاسم تنها در اسم و عنوان سردار نبود؛ بلکه وقتی به او میگفتند ژنرال؛ همه دلها این عنوان را تصدیق میکرد. فرماندهای که ابهت نظامی خاصی داشت و لفظ سردار برایش یک لفظ حقیقی و نه تنها حقوقی بود.
شهید فخریزاده نیز از پا تا به سر، یک دانشمند بود. عبارت دانشمند هستهای هم مثل عبارت سردار، قدری مستعمل شد و باری حقوقی پیدا کرده است.
با احترام به تمام نظامیان رشید و دستاندرکاران صنعت هستهای کشور؛ نه کسی که پیراهن سبز سپاه را به تن کند و بر دوش، تعداد مشخصی ستاره داشته باشد حقیقتا میشود سردار و نه کسی که قدم به سایتهای هستهای بگذارد حقیقتا واجد عنوان دانشمند میشود.
فخریزاده اما مرد علم بود و دانشمند برایش، عنوانی با مسما. خاکریزهای علم را قدم به قدم گشت میزد همچنان که حاجقاسم بر فراز خاکریزهای جبهه قدم میزد. مسئله فخریزاده، خود علم بود. به همین دلیل در معرفتشناسی و فلسفه نیز غور میکرد.
رشته اصلیاش فیزیک هستهای بود؛ اما پروژه فکری و زیستیاش، علم و فناوری نوین. تأسیس مؤسسه سپند نیز با هدف وارد کردن ایران به عرصه علوم و فناوریهای نوظهور رخ داد. در زمانی که ایران موشک میخواست؛ او در صنعت موشکی فعال بود و در زمان کرونا، واکسن ساخت.
فخریزاده وقتی ترور شد، که ترورش بار روانی داشته باشد. قتل حاجقاسم و شهید فخریزاده، هر دو در درجه نخست یک انتقام بود بیش از آنکه یک اخلال باشد. یعنی مسیری طی شده و گروهی به قله رسیده بودند، حالا دشمن اقدام به ترور رأس گروه میکند.
ترورهای پیشین با هدف ضربه مستقیم به صنعت هستهای و خدشهدار کردن اراده فعالان این صنعت بود؛ اما این ترور یک انتقام بود و در وهله بعد؛ میخواست پیامی به ملت ایران القا کند.
این پیام، نوعی ناامیدی، سرخوردگی و حس از دست دادن طلائیهداران سپاه بود و هدف این بود که در اذهان، شبیه به چنین جملهای نقش ببندد: «نکند دیگر کار تمام است؟». دشمن میخواست ملت احساس کند دشمنش دارد قدم به قدم جلوتر میآید. حال آنکه محسن فخریزاده از دهه هشتاد در لیست تحریم و ترور رژیم اشغالگر بوده است.
حتی برخی دستاندرکاران دولت قبل معتقد بودند ترور فخریزاده با هدف ایجاد مانع داخلی بر سر راه احیای برجام بود. برجام در ذهن آنان آنقدر بزرگ شد چنین عملیاتهای سنگینی را هم به آن متصل میکردند.
حال آنکه خط مشی ایران پس از خروج بیقیدانه آمریکا از برجام؛ از حالت رها و همراه با اغماض پیشین خود درآمده بود و دیگر کسی مذاکره با دست پایین را قبول نمیکرد. تضمین و عدم عقبنشینی؛ مطالبهای بود که لگد ترامپ به برجام و شهادت سردار سلیمانی آن را اجتنابناپذیر کرد و شهادت دانشمندی چون حاجمحسن فخریزاده را باید در چارچوب گستردهتری بررسی کرد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: تیم ملی ایران قیمت صنعت موشکی صنعت هسته ای سردار حاج قاسم سلیمانی شهید فخری زاده صنعت هسته ای مشرق خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت دو ترور فخری زاده حاج قاسم هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۵۶۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازگشایی از نمادهای ۲۷۰۰ ساله ایران باستان (+عکس)
دکتر مارتین ورتینگتون، آشورشناس سرشناس، موفق شده تا یکی از قدیمیترین معماهای باستانشناسی را حل کند. او توانسته تا نمادهای باستانی روی معبد ۲۷۰۰ سالهای را رمزگشایی کند که حدود یک قرن، کارشناسان را گیج کرده بود.
به گزارش خبرآنلاین، این نمادهای باستانی و اسرارآمیز روی چندین معبد در مکانهای مختلفی از شهر باستانی دور- شاروکین که در خُرسآباد کنونی عراق واقعشدهاند، به چشم میخورد. این شهر در آن زمان و بین سالهای ۷۲۱ تا ۷۰۴ قبل از میلاد مسیح تحت حکومت «سارگون دوم» پادشاه آشور اداره میشد.
تعبیر پنج نماد شهر باستانیتوالی پنج نماد (شیر، عقاب، گاو نر، درخت انجیر و گاوآهن) اولین بار از طریق نقاشیهای منتشرشده توسط حفارهای فرانسوی در اواخر قرن نوزدهم، به دنیای مدرن معرفی شد و از آن زمان تا امروز، ایدههای مختلفی در مورد معنی این نمادها به گوش میرسد.
خیلی از افراد، این نمادها را با هیروگلیفهای مصری مقایسه و آن را بازتابی از قدرت امپراتوری تفسیر میکردند؛ برخی نیز معتقد بودند که این نمادها، نشاندهنده نام پادشاه است.
حالا دکتر مارتین ورتینگتون از دانشکده زبانها، ادبیات و مطالعات فرهنگی ترینیتی با انتشار مقالهای به رمزگشایی این نمادها پرداخته است. استدلال او این است که کلمات آشوری برای پنج نماد (شیر، عقاب، گاو نر، درخت انجیر و گاوآهن) به ترتیب از راست به چپ، به نحوی هستند که شکل آشوری نام "سارگون" (šargīnu) را بیان میکنند.
در برخی از اماکن یافتشده در همان سایت باستانشناسی، تنها از سه نماد (شیر، درخت، گاوآهن) استفادهشده که طبق استدلال دکتر ورتینگتون، دوباره نام "سارگون" را با پیروی از همان اصول یادآور میشود.
دکتر ورتینگتون در این رابطه گفته: «مطالعه زبانها و فرهنگهای باستانی، پازلهایی را با شکلها و اندازههای مختلف در ذهن ایجاد میکند؛ اما در میانرودان باستان کمتر پیش میآید که با نمادهای اسرارآمیزی روی دیوار معبد روبهرو شوید.»
نمادهای یادآور صور فلکیبه گفته دکتر ورتینگتون، هر یک از پنج نماد را میتوان بهعنوان یک صورت فلکی نیز در نظر گرفت. بدین ترتیب که شیر نشانه صورت فلکی شیر (اسد) و عقاب یادآور صورت فلکی عقاب است.
از آنجاییکه منشأ صورتهای فلکی عمدتاً در خود بینالنهرین بوده، شباهتهای زیادی در این رابطه مشاهده میشود. درخت انجیر نشانی از صورت فلکی «فَک» است که امروزه وجود ندارد.
طبق گفته دکتر ورتینگتون: «هدف از استفاده از این پنج نماد، ثبت کردن نام سارگون در آسمانها برای همیشه بود؛ نوعی راهکار هوشمندانه برای جاودان کردن نام پادشاه که البته ایده جاودان کردن نام افراد، تنها منحصر به آشور باستان نیست.»
قومهای بابل، آشور و سومر و چند قوم دیگر در بینالنهرین باستان (عراق امروزی) و مناطق مجاور آن زندگی میکردند و امروزه با بهرهگیری از نوشتههای خط میخی که در آن مناطق بهوفور یافت میشود، تحقیقات ارزشمندی در حال جریان است.
الفبا و نوشتن، حدود ۳۴۰۰ سال قبل از میلاد در این منطقه اختراع شده و بدین ترتیب اگرچه دانشمندان دوره سارگون از این موضوع آگاه نبودند، اما تلاش میکردند تا با بهرهگیری از نمادهای نوشتاری جدید به نحو متفاوتی تاریخ بینالنهرین را تا ابد جاودانه سازند.
دکتر ورتینگتون دراینباره ادامه داد: «من نمیتوانم نظریهام را اثبات کنم، اما این نظریه هم برای دنباله پنج نمادی و هم برای دنباله سه نمادی صحیح از آب درمیآید. بهعلاوه، اینکه این نمادها میتوانند بهعنوان صورت فلکی فرهنگی مناسب مدنظر قرار بگیرند برایم بسیار جالب است. ازنظر من احتمال اینکه همهچیز اتفاقی و شانسی باشد، بسیار بعید است.»
تخصص دکتر ورتینگتون در زبانها و تمدنهای بینالنهرین باستان، ازجمله تمدن بابلیها، آشوریها و سومریهاست. این منطقه شامل عراق کنونی و بخشهایی از ایران، ترکیه و سوریه است و اغلب بهعنوان "مهد تمدن" شناخته میشود، جایی که شهرها و امپراتوریها متولد شده و داستان آن بخش بزرگی از تاریخ بشر است.
بینالنهرینیها عادت به شمردن در دستههای شصتتایی داشتند و به همین دلیل است که امروز، هر ساعت معادل ۶۰ دقیقه و هر دقیقه معادل ۶۰ ثانیه است. دکتر ورتینگتون در بخش پایانی صحبتهایش گفت: «حل معماها، یا دستکم تلاش برای حل آنها، سرگرمکننده است؛ اما مطالعات درباره بینالنهرین، درواقع تلاشی برای درک پیچیدگی جوامع انسانی و دستاوردهای فرهنگی است.»
کانال عصر ایران در تلگرام